برای مجتبی :)

ساخت وبلاگ
این وسط دقیق یادم نی چرا این دوتا قهر کردن واقعا یادم نی فقط یادمه پسر اسم دختر و از تو لینکاش برداشت بعد پست clear history رو نوشت دخملمون بهش بر خورد ولی اصن رفاقتشون اونقد براش مهم نبود که به خاطرش بخواد بره با پسره حرف بزنه 
+ اگه یادت هس بگو

برای مجتبی :)...
ما را در سایت برای مجتبی :) دنبال می کنید

برچسب : ماجرای من و خانم دکتر,ماجرای من و,ماجراي من و,ماجرای منو معشوق مرا پایان نیست,ماجرای من و دختر,ماجرای من و شریکم محسن پرویز,ماجرای من و همسرم,ماجرای من و سه تا دخترام,ماجراي من و پدر شوهرم, نویسنده : for-mojtaba71o بازدید : 12 تاريخ : جمعه 2 مهر 1395 ساعت: 10:21

دخملمون یه روز به پسر ماجرا گفت ۲ تا از دروغات و بگو 

....


اینجا رو نمیتونم بگم 
شاید بعد ها گفتم شاید هیچ وقت 
+ بعد ها فهمیدم اشتباه متوجه شدم ولی  دیگه دیر بود و اینکه تازه دیشب گرفتم  برا چی اونجور گفتی :(

برای مجتبی :)...
ما را در سایت برای مجتبی :) دنبال می کنید

برچسب : ماجرای من و خانم دکتر,ماجرای منو معشوق مرا پایان نیست,ماجرای من و,ماجراي من و,ماجرای من و دختر,ماجرای من و شریکم محسن پرویز,ماجرای من و همسرم,ماجرای من و سه تا دخترام,ماجراي من و پدر شوهرم, نویسنده : for-mojtaba71o بازدید : 8 تاريخ : پنجشنبه 25 شهريور 1395 ساعت: 18:07

برای مجتبی :)...
ما را در سایت برای مجتبی :) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : for-mojtaba71o بازدید : 16 تاريخ : پنجشنبه 25 شهريور 1395 ساعت: 18:07

بالاخره دخملمون جواب اون معما رو پیدا میکنه :))
به پسره میگه بهش جایزه بده ولی پسره خسیس بود :/ خیلی خسیس :/ خیلی خیلی خسیس :/
ولی دخمل ماجرا کم نیاورد حقشو از پسره گرفت پسره هم الحق تا دس کرد تو جیبش بهترین چیزممکنو به دخملمون جایزه داد :)

برای مجتبی :)...
ما را در سایت برای مجتبی :) دنبال می کنید

برچسب : ماجرای من و خانم دکتر,ماجرای منو معشوق مرا پایان نیست,ماجرای من و,ماجراي من و,ماجرای من و دختر,ماجرای من و شریکم محسن پرویز,ماجرای من و همسرم,ماجرای من و سه تا دخترام,ماجراي من و پدر شوهرم, نویسنده : for-mojtaba71o بازدید : 17 تاريخ : پنجشنبه 25 شهريور 1395 ساعت: 18:07

دخملمون بعد چند روز میبینه پسره متناسب با اسم وبلاگش یه لامپ گذاشته اون گوشه وبلاگش خوشش میاد میره و میاد میبینه جاش یه چی دیه گذاشته میگه همون قبلی قشنگتر بود پسر میگه دارم امتحان میکنم کدوم قشنگتره بعد دوباره لامپ میذاره دختره ذوق میکنه :)
بعد دوباره بر میداره :/دختره میگه ایش پسره ی...
ولی خو درنهایت همون لامپ ومیذاره :)

برای مجتبی :)...
ما را در سایت برای مجتبی :) دنبال می کنید

برچسب : ماجرای من و خانم دکتر,ماجرای منو معشوق مرا پایان نیست,ماجرای من و,ماجراي من و,ماجرای من و دختر,ماجرای من و شریکم محسن پرویز,ماجرای من و همسرم,ماجرای من و سه تا دخترام,ماجراي من و پدر شوهرم, نویسنده : for-mojtaba71o بازدید : 9 تاريخ : پنجشنبه 25 شهريور 1395 ساعت: 18:07

یه روزی دخملمون میره تو وب پسر میبینه قالبشو عوض کرده و نصف صورتش و گذاشته بالای  قالب ٬ باخودش میگه ایش این چقد زشته ولی خو از متن وبلاگ خوشش میاد ولی با قیافه مدیرش مشکل داشت واس همین برای اینکه بتونه اونجا باشه از پسر درخواست میکنه اون عکس گوشه وبلاگ و برداره.             دم پسر زشته گرم

زودی عکسو بر میداره ورفاقتشون ادامه دار میشه :)

برای مجتبی :)...
ما را در سایت برای مجتبی :) دنبال می کنید

برچسب : ماجرای من و خانم دکتر,ماجرای منو معشوق مرا پایان نیست,ماجرای من و,ماجراي من و,ماجرای من و دختر,ماجرای من و شریکم محسن پرویز,ماجرای من و همسرم,ماجرای من و سه تا دخترام,ماجراي من و پدر شوهرم, نویسنده : for-mojtaba71o بازدید : 12 تاريخ : پنجشنبه 25 شهريور 1395 ساعت: 18:07

 تقریبا دوسال پیش تو به روز گرم تابستونی یه دختر میره وب یه پسر از وبش خوشش میاد بعد چند روز پسره خداحافظی میکنه 
دخمل ماجرا هم یه کامنت میذاره
وقتی پسره بر میگرده میگه یه کامنت باعث موندنم شد ودر انتها از چند نفر از جمله دخمل ماجرا تشکر میکنه دخملمونم که تا حالا اسمشو تو یه متن ندیده بود کلی ذوق میکنه :))
وهمه ی ماجرا ٬همه اش از همینجا شروع میشه از اینکه شروع میکنه به حدس زدن اینکه کی مانع رفتن پسر شده ؟

 

برای مجتبی :)...
ما را در سایت برای مجتبی :) دنبال می کنید

برچسب : ماجرای من و خانم دکتر,ماجرای منو معشوق مرا پایان نیست,ماجرای من و,ماجراي من و,ماجرای من و دختر,ماجرای من و شریکم محسن پرویز,ماجرای من و همسرم,ماجرای من و سه تا دخترام,ماجراي من و پدر شوهرم, نویسنده : for-mojtaba71o بازدید : 14 تاريخ : پنجشنبه 25 شهريور 1395 ساعت: 18:06

نوشتن واسه تو یکی از سخترین کارای دنیاست اونم واسه نویسنده ی ناشی مثل مناما میخوام به زبون ریاضی تو و دوستیمونو توصیف کنم تو معادله به ظاهر پیچیده ای هستی که در کوتاه ترین خط میشه به جواب عمومیت رسیداما باید چندین و چند صفحه نوشت که به جواب خصوصی رسید ولی با این حال قابل حلی :)برا شناختنت باید انالیزت کرد تو دوستی مثله چنبره رفتار میکنی      موقع دعوا مثل sin پرنوسانی  قهر بودن با تو ادمو به تابع همانی تبدیل میکنه  رفاقتت مثل تابع جز صحیح پله پله است دامنه تعریف نشده اش رفتار تو نمیشه ازت انتگرال گرفت از بس لاغری مساحت زیر نمودار نداری :))به ظاهر فاکتور برای مجتبی :)...ادامه مطلب
ما را در سایت برای مجتبی :) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : for-mojtaba71o بازدید : 11 تاريخ : پنجشنبه 25 شهريور 1395 ساعت: 18:06